همسرم 4 ماه است که خانه را ترک کرده

من مهدی ستاری 33 ساله 11 ساله ازدواج کردم یک بچه پسر 5 ساله دارم که اونم داره با من عذاب میکشه چون مادری ش دست از سر کار رفتن بر نمیداره 1.بعدمیکه به من من بیام بخاطر ده تومن پول منته تو رو بکشم این یه حرف زدنش بعد من تو مبلمان کار می‌کردم که سال 99 بخاطر کرونا همه رو ریختن بیرون و من بیکار شدم بعد از چند وقت بیکارس خانمم سر کار میرفت ولی پولی توی خونه نمی آورد یا بده به من 2. شرووع شد بعد چند هفته سردی و بی محلی 3.گوشه کنایه که هر شش ماه یبار بیکار میشی و معلوم نیست چیکار میکنی 4.بجه من چون کسی کوچیکه پیشه مادر خانمم اینا میمونه بچه همیشه تو خونه زندونیه بخاطر چی اینکه مادرش حتما باید بره سر کا 5. بعد دیگه کلن بیخیال من شد اصلا انگار شوهری تو خونه نداره حر حرفی بهش میزدم سریع واسش جواب داشت اصلا کلن شده یه آدمه دیگه آدم که چه عرض کنم اگه آدم بود من 3 ماهه از من خبر نداره من کجام چیکار میکنم تمامه زندگی منو بهم ریخته 6.دیوه یک شب صبم تموم شد بهش گفتم برا کی آرایش میکنی تو که با من اصلا رابطه زناشویی نداری کلن کارش شده بود همسن از سر کار بیاد بره حموم جلو ابنه آرایش بعذگد خواب بعد بدو بدو سر کار دیگه منو بچه ابن وسط داریم تباح میشیم بخاطر کارهای این خانم که برگشت بهش گفتم پولاتجاست چیکارش ن میکنی دارم قرعه کشی گذایتم قسط اونو میدم گفتم چرا پس به من نگفتی میگه مادرت مید.ونه بعد میگم دیگه بسه نمیخواد سر کار بری اصلا دیگه زندگی رو ول کردی برگشت به من میگه به تو ربطی نداره سر میرم یا نه یه هر کاری دیگه منم عصبانی شدم دو با زذگدم تو بازوش که اصلا زدن نبود چنان دادی راه انداخت مگکه همه داداشش همسایه‌ها رد کشوند تو خونه که برگشتن منو بزنن و با چاقو تهدیدم کردند و انگارانه انگا به همین بهونه گذاشت رفت تا الان که چند وقت پیش من میگم بیا بریم مشا. ره یا هر جایی که تو میگی میگه تو درست بشو نیستی چون سرش بخاطر اینسردیش و کم محلی‌ها غور میزدم اونو بهونه کرده من باید درست بشم یا این خانم که اصلا احترام غرور عزت مرد حالیش نیست همه رو به خونواده خودش ترجبح میده من اصلا داخل آدم حساب نمیکنه تا الان که انگار نه انگار که خونه شوهر و زندگی داره دلش شده اینه سنگ اصلا یکبار نشد بهم زنگ یه اس  بده ولی من سرلغسو میگیرم و بارم کم محلی میکنه دیگه موندم چیکار کنم وکیلها به من میگن عدم تمکین باید درخواست منی از طرف دادگاه خانواده دیگه من موندم و تنهایی بیچارگی تا الان همین... و من نمی‌دانم چی شده که اینقدر از من بیزار شده چون من کاری نکردم همش بخاطر کارهای خودش بود باعث می‌شد من سرش غر بزنم سردی بی اعتنایی ولی این وسط نمی‌فهمم چه خبر است که اینجور من را خراب جلوه بده پیشه همه وبه هر کسی می‌رسد از من به بدی می‌گوید اصلا نمی‌دانم این زن احساس دارد من دارم خراب میشم و افسردگی گرفتم از نبود همسرم ولی همسرم اینه خیالش نیست